۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

هزاره های آزاده

برای این که خود را از وضعیت کنونی رخوت گرایانه و عدم تقبل مسوولیت در قبال مردم رها سازیم و به مبارزی حرفه ای برای مردم هزاره تبدیل شویم، در اولین اقدام باید ذهن و روان خود را از اندیشه ها و تمایلات دست یابی به منافع و موقعیت های فردی رها سازیم و تنها به منافع عمومی و موقعیت مناسب سیاسی ـ اجتماعی مردم هزاره بیندیشیم. با اندیشه های مسامحه گریانه ای که روز به روز ما را به انزوا کشانیده است، برای همیشه وداع گوییم و اندیشه های مترقی را جای گزین آنان سازیم. برای نزدیک شدن به اندیشه های دموکراتیک و برابری خواهانه، بیش از هرچیزی باید به زنان مجال حضور فعال دهیم که در مسیر مبارزه در تمامی مراحل تصمیم گیری و اجرا حضور مؤثر داشته باشند. فراموش نکنیم که در مبارزه هرگز مانند ارتجاع اخوانی و ولایت فقیهی زنان را دست کم نگیریم و آنان را انسان هایی برابر با خود در همه ی عرصه ها به حساب آوریم، چون اگر می شد راه دراز زندگی را تنها با یک پا پیمود، آنگاه می توان پذیرفت که بدون زن هم مبارزه پیش خواهد رفت. فراموش نکنید که حضور زنان در مبارزات سیاسی ـ اجتماعی دموکراتیک، اندیشه و برنامه ی مبارزه را مترقی و انسانی تر می سازد.
در این شکی نیست که در مسیر مبارزات دموکراتیک و برابری خواهانه ی خود، ما نیازمند ائتلاف با دیگر مخالفین حاکمیت قوم محور هستیم، بنابراین در عین حالی که باید با اپوزسیون متحجر (اخوانی و ولایت فقیهی) مدارا نماییم و از دامن زدن اختلافات با آنان پرهیز کنیم، اما هرگز نباید مرزبندی های دقیق فکری ـ سیاسی خود را با آنان نادیده بگیریم و در رابطه با برنامه ها و مطالبات سیاسی مترقی ای که متضمن برای کامل انسان ها (زن و مرد و اقوام) در تمامی عرصه ها می باشد، اندکی کوتاه بیاییم. چراکه مدارا کردن در برنامه ها و مطالبات اساسی و دموکراتیک مردم، یعنی افتادن در دام ارتجاع و تمدید حیات بی عدالتی است.
 
جنبش مقاومت خلق هزاره

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر